سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه دانش می جوید، خداوند روزیش رابه عهده می گیرد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :8
بازدید دیروز :1
کل بازدید :80530
تعداد کل یاداشته ها : 131
103/1/9
11:25 ع
موسیقی
مشخصات مدیروبلاگ
 
جانم فدای حضرت سید علی[48]
دوستای زیادی دارم همشون گلن نمی دونم من وسط این گلا چکار میکنم این وبلاگو درستش کردم مطالبی که خوشم اومد میزارم توش اگه دوست داشتید بخونید و اگه لطف کنید نظر بدید خوشحال میشم . ممنونم

خبر مایه

در اینکه این عکس بعد از 31 سال اجازه انتشار یافته کاملا تردید هست اما در اینکه عکس مربوط به یکی از صحنه های نبرد عاشورایی فرزندان اسلام و ایران در دفاع مقدس 8 ساله باشد؛ هیچ تردیدی نیست.

 

داستان

به گزارش  سوریاس به نقل از سرویس راهیان نور خبرگزاری بسیج، مدتی است در فضای نت؛ از سوی رسانه هایی که در راستای احیای ارزش های اسلامی و اعتقادی انقلاب فعالیت می نمایند شاهد بروز و ظهور تصاویر و داستانک هایی هستیم که به نوعی به مسئله مظلومیت؛ اخلاص و ایثارگری های رزمندگان؛ شهداء؛ آزادگان و خانواده های آنها می پردازند و به علاقمند هستند این قشر ناشناخته و مغفول برای نسل جوان و کسانیکه درک درستی از وقایع دوران انقلاب و جنگ تحمیلی ندارند؛ معرفی نمایند!
اما در همین راستا اینگونه فعالیت ها از آسیب تحریف و جعل واقعیت در امان نمانده و بعضا شاهدیم که تصویر؛ فیلم یا داستانی با یک موضوع غیرواقعی؛ تخیلی و در جهت بازی با احساسات مخاطبین تولید و بازنشر می گردد که علاوه بر دست نایافتنی نشان دادن فرهنگ ایثار و دفاع مقدس؛ چهره ای غیرواقعی از این قشر مظلوم که به تعبیر مقام معظم رهبری قشر مومن به انقلاب می باشند به نمایش می گزارد.
لذا در این موضوع برآنیم با استعانت از خداوند متعال و حضور شهداء گرانقدر؛ این آسیبها را شناسایی و به قشر جویای حقیقت معرفی نماییم تا سره از ناسره مشخص گردد.
* سابقه:
چندسالی است تصویری با عنوان (عکسی تکان دهنده که پس از سی سال اجازه انتشار یافت ) مکرر در حال نشر و بازنشر توسط سایت های خبری؛ شبکه های اجتماعی و وبلاگها می باشد و سوای از داستان تخیلی منسوب به آن!؟ خود تصویر واقعی و راوی شهادت مظلومانه و آگاهانه تعدای از غیور مردان این سرزمین می باشد؛ همین واقعی بودن صحنه شهادت این عزیزان، طوری بیننده و مخاطب را متاثر می کند که داستان جعلی غلتیدن این شهداء (20 نفر) روی میدانی از مین! بطور داوطلبانه! و بنا به دستور فرماندهان! درعملیات رمضان را باور می کنند!؟ و کامنت های پر از اخلاص و احساس کاربران در ذیل این عکس را می توان از این جهت قابل تامل دانست.
* اشکالات وارده به عکس و داستان:
اما نکات مغفول این تصویر که شدت تاثر مخاطب! از داستان تکان دهنده آن و اعتماد بی دلیل به منابع نشر دهنده عکس، باعث بی توجهی به آن شده عبارت است از:
 1-چرا در بدن های این شهداء که روی مین غلت زده اند؛ اثری از قطع دست؛ پا؛ سر و سایر اعضای بدن دیده نمی شود؟
2-چرا تعداد این عزیزان بخون خفته بیشتر از 20 نفر است؟
3-چرا تجهیزات و مهمات و کوله پشتی همراهشان را به هنگام غلتیدن از خود جدا نکرده اند؟ *آیا اساسا با این همه ساز و برگ جنگی می شود در میدان مین غلتید؟
4-چرا چاله های ناشی از انفجار مین ها دیده نمی شوند؟
5-چرا همه شهدا در یک جهت افتاده اند و جراحات بدنشان از پشت سر به پایین می باشد؟ و …..
* بررسی؛ تحقیق و ارائه دلایل در رد انتساب داستان میدان مین به تصویر:
اولین باری که در محیط نت با این تصویر مواجه شدم ؛ هیچگونه تناسبی بین داستان ارائه شده و تصویر مورد استناد؛بدلایل فوق الذکر والبته تجارب و مشاهدات خودم از صحنه نبرد 8 ساله؛ پیدا نکردم ؛ تکرار بیش ازحد عکس و داستانش و سوءاستفادهءسایتها برای جذب بازدیدکننده بیشتربا این نوع موضوعات؛مرا برآنداشت تاپیرامون این تصویر واقعی اما مظلوم تحقیق کنم؛
* تابستان سال 94 درسایت ارزشمندومعتبر استادمحمددرودیان 1 (نویسنده وپژوهشگرجنگ و از راویان دفاع مقدس) با مقالهء (نقد و بررسی یک عکس؛ آیا میادین مین با عبور رزمندگان گشوده می شد؟!) مواجه  شدم که ضمن بررسی این موضوع؛ از سردار رشید جانشین رئیس ستادکل نیروهای مسلح ؛ درباره این تصویروداستانش سئوال می کنند و سردار رشید هردومورد را تکذیب می کنند و انتساب عکس را به چنین موضوعی؛ رد می کنند.( درفهرست منابع و مستندات آدرس موجود است )
* در ادامه تحقیق، از پایگاه اینترنتی انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس؛ طی ایمیلی (5/7/94) با ارسال عکس و داستان؛ سابقه عکس شامل (نام عکاس؛ تاریخ عکس؛ محل عکس و…..) را استعلام کردم که در پاسخ فرمودند: نام عکاس را نمی دانند و انتساب آن را به آقای علی فریدونی را هم منتفی دانستند.
از طرفی احتمال دادند که شاید این تصویر متعلق به عملیات رمضان باشد ولی اطمینان ندارند! البته از طرف مدیر محترم انجمن عکاسان، تصویری از عکس مورد نظر که در حاشیه آن شماره تلفن و نام انتشاراتی که اقدام به چاپ و توزیع پوستر این عکس کرده بود را جهت تحقیق از منبع و ماخذ آن ارسال شد که در جای خود یکقدم به جلو محسوب می شد و امید این حقیر را برای رسیدن به حقیقت بیشتر کرد. در همینجا از انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس تشکر می کنم.
در تاریخ های 6 و 7 مهرماه 1394 با عوامل دفتری و نهایتا مدیر محترم انتشارات (هویت محفوظ) تماس گرفتم که در هر دو مورد تماس حاصله، کادر دفتر و مدیر محترم از سابقه عکس و عکاس آن اظهار بی اطلاعی نموده و تاریخ انتشار عکس را حدود 10 سال پیش عنوان کرده و گفتند که جزو پر فروش ترین محصولاتشان بوده و چندین بار تجدید چاپ شده! اما بدلیل گذشت زمان زیاد از سوابق تصویر اطلاعی در دست نیست!؟ البته اینجانب به این تماس های مستقیم هم اکتفا نکرده و طی دو فقره ایمیل به شخص مدیر و دفتر انتشارات مجددا عکس را استعلام نمودم که متاسفانه پاسخی به ایمیل ها داده نشد.
* در مورخه 29/9/94 خبرگزاری فارس، ضمن درج خبری در خصوص این عکس و داستان کذایش به نقل از کانال رسمی سردار محسن رضایی در تلگرام  به این موضوع می پردازد؛ فرمانده سابق سپاه پاسدران نیز با سئوال اما چرا؟ این داستان عکس را تکذیب کرده و با این جمله (در تصویر فوق پیکر مطهر شهدا به صورت سالم دیده می شود؛ این شهدا گویا در عملیات دیگر و به گونه ای دیگر به فیض عظیم شهادت نائل آمده‌اند) صحت و اصالت داستان این عکس را مردود می دانند.
لازم به ذکراست علیرغم این اطلاع رسانی شفاف، بازهم سایت های خبری به اصطلاح موجه اقدام به درج ناقص خبر و یا آنچه خود می خواستند نمودند و حتی نظریه اصلاحی این حقیر را غیر قابل انتشار اعلام کردند.(در فهرست منابع و مستندات آدرس موجود است).
در خلال تحقیقات در ذیل مطالبی از همین وبگاه با کامنت یکی از خوانندگان (برادرصادقی، مدیر موسسه فرهنگی-هنری زائرالشهداء جهرم) روبرو شدم که این عکس را مربوط به عملیات خیبر (3 اسفند1362) منطقه دشت جفیر و بمباران هوایی محل تجمع گردان های تیپ 33 المهدی عج (گردان الفتح) اعلام کرده بودند.
با استفاده از آدرس ایمیلی که از ایشان درج شده بود مکاتبه ای انجام شد و ایشان ضمن معرفی راوی این ماجرا (برادر پاسدار محمدرضا عالیشوندی) که برادر شهید محمود عالیشوندی (فرمانده گردان الفتح) می باشند ماجرا را از ایشان نقل کردند و شماره تلفن خود را نیز ارسال کردند.
درتماس مستقیم با برادر صادقی برای تحقیق بیشتر منابع دیگری درخواست شد و ایشان شماره تلفن برادر پاسدار حاج مسعود ذبایحی مسئول دفتر حفظ و نشر آثار دفاع مقدس لشکر المهدی 7 را دادند. درتماس با برادر ذبایحی (17/11/94) موضوع مجددا مطرح شد و طی ایمیلی عکس هم برای ایشان ارسال شد، آقای ذبایحی در پاسخ چنین عنوان داشتند که: بعد از مشورت با تعدادی از برادران قدیمی که در بمباران (مقر تیپ) حضورداشتند، گفتند این عکس احتمالا مربوط به همانجا باشد، گروهان بچه های لرها که در المهدی بوده اند.
* پی نوشت: ضمن صحبت تلفنی که با حاج مسعود ذبایحی داشتم؛ ایشان شمار شهدای این بمباران هوایی را 104 تن اعلام کردند و فایل متنی خاطرات 2 تن از شاهدان حادثه را که در بمباران حضور داشتند را نیز ارسال کردند.
همچنین ایشان به نکته ظریفی اشاره کردند که شاید دلیل برخی داستان سازی ها نیز باشد. ایشان اظهار می داشتند که در اکثرعملیاتها از جمله رمضان تخریبچی ها پس از خنثی کردن میدان و بازکردن معبر، برای اطمینان از صحت کار، خودشان در معبر باز شده می غلتیدند تا مطمئن شوند که چیزی از دستشان در نرفته باشد و به نوعی وجدان خود را آسوده می کردند. نه اینکه نیروها را در میدان مین وادار به غلت زدن کنند.
* جمعبندی: نهایتا ایرادات و اشکالات وارده به عکس و داستان و نتایج تحقیق انجام شده نشان دهنده این واقعیت است که:
الف- در اینکه عکس مربوط به عملیات رمضان باشد؛ کاملا تردید هست. ( احتمال عملیات خیبر هم قوت دارد).
ب- در اینکه عکس مربوط به برادر علی فریدونی باشد کاملا تردید هست.( به تصریح انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس).
پ- در اینکه عکس مربوط به میدان مین باشد؛ کاملا تردید هست.( اشکالات 5 گانه و نظرات سرداران رشید و رضایی).
ت- در اینکه این عکس بعد از 31 سال اجازه انتشار یافته کاملا تردید هست.( طبق اظهار مدیر انتشارات بیش از 10 سال است که منتشرشده).
ث- اما در اینکه عکس مربوط به یکی از صحنه های نبرد عاشورایی فرزندان اسلام و ایران در دفاع مقدس 8 ساله باشد؛ هیچ تردیدی نیست./

95/6/15::: 4:25 ع
نظر()
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ kf,n
+ کسی نبود کتاب رفتار و روابط انسانی در سازمان های آموزشی هزاره سوم
+ سلام بچه ها من یه کتاب می خوام

استخاره آنلاین با قرآن کریم


فال حافظ

کد حباب و قلب

دریافت کد :: صدایاب