امام خامنه اى (حفظه الله):
دیدار با روحانیون کردستان سال 88
ببینید، در قضیهی حمایت از فلسطین – این یک مثالی است میخواهم بزنم – هیچ کشور و هیچ دولتی به گرد جمهوری اسلامی نرسید. این را همهی دنیا تصدیق کردند. جوری شد که بعضی از کشورهای عربی از ناراحتی دادشان بلند شد، گفتند ایران دارد برای مقاصد خود اینجا تلاش میکند! البته فلسطینیها به این حرف اعتنائی نکردند. از جمله در قضیهی غزه – در این جنگ بیست و دو روزهی چند ماه قبل – جمهوری اسلامی در همهی سطوحش؛ از رهبری و ریاست جمهوری و مسئولین گوناگون و مردم و تظاهرات و پول و کمک و سپاه و غیره، همه در خدمت برادران فلسطینیِ مظلوم و مسلمان قرار گرفتند. در بحبوحهی این حرفها، یک وقت دیدیم که ویروسی دارد تکثیر مثل میکند؛ دائم میروند پیش بعضی از بزرگان، بعضی از علماء، بعضی از محترمین، که آقا! شما دارید به کی کمک میکنید؛ اهل غزه ناصبیاند! ناصبی یعنی دشمن اهلبیت. یک عده هم باور کردند! دیدیم پیغام و پسغام که آقا، میگویند اینها ناصبیاند. گفتیم پناه بر خدا، لعنت خدا بر شیطان رجیمِ خبیث. در غزه مسجد الامام امیرالمؤمنین علیبنابیطالب هست، مسجد الامام الحسین هست، چطور اینها ناصبیاند؟! بله، سنیاند؛ اما ناصبی؟! اینجور حرف زدند، اینجور اقدام کردند، اینجور کار کردند. نقطهی مقابلش هم هست: یک عده بلند شوند بروند قم، لابلای کتابهای شیعه را نگاه کنند، ببینند کجا اهانت به مقدسات اهل سنت است، از او عکس بگیرند، بیایند تو محافل سنی پخش کنند، ببینید آقا! این کتابهای شیعه است. یا یک گویندهی نادان، غافل یا مغرضی روی منبر نسبت به مقدسات اهل سنت حرف مهمل و بدی بزند؛ این را نوار کنند، سی دی کنند، بروند اینجا آنجا پخش کنند، بگویند ببینید آقا! این شیعه است. این را به او بدبین کنند، او را به این بدبین کنند. این معنایش چیست؟ «و تذهب ریحکم» یعنی چه؟ یعنی همین دیگر. وقتی اختلاف پیدا شد، وقتی تفرقه پیدا شد، وقتی نسبت به هم سوءظن وجود داشت، وقتی یکدیگر را خائن دانستیم، طبیعی است که با هم همکاری نخواهیم کرد.
امر به معروف، لقمان به بچهاش مىگوید: «یا بُنَىَّ أَقِمِ الصَّلاهَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ» (لقمان/ 17) «بُنَى» یعنى بچهى کوچولو! «أَقِمِ الصَّلاهَ» ترجمهاش را مىدانید. اقامه کن. نماز را به پا دار. بعد مىگوید: «وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ» تو با اینکه کوچولو هستى امر به معروف کن. یعنى به مردم بگو: این کار خوب است، انجام بدهید. این کار بد است انجام ندهید. یعنى در جامعه امر و نهى کن. بچه باید جرأت امر و نهى داشته باشد. رُک حرفت را بزن. بگو: من بچه هستم. نوجوان باید جسور باشد. حیا یک جایى دارد. حدیث داریم حیا دو رقم است. «حَیَاءُ عَقْلٍ وَ حَیَاءُ حُمْق» (بحارالانوار/ ج 68/ ص 331) بعضى حیاها از احمقى است. بعضى حیاها از عقل است. مىخواهى فحش بدهى حیا کن. مىخواهى به پدر و مادرت پرخاش کنى، حیا کن. به استاد بىادبى، حیا کن. آنجا حیا خوب است. اما مىخواهى اذان بگویى حیا ندارد. مىخواهى سؤال کنى حیا ندارد. مسألهى دینى است حیا ندارد. بلد نیستى بپرس خجالت مىکشى، چرا خجالت مىکشى؟ بپرس! حدیث داریم آدم یک چیزى را که بلد نیست بپرسد. و خجالت نکشد. و اگر خجالت کشید، این خجالت، خجالت احمقى است. تعاون، «تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى» (مائده/ 2) در کارهاى خیر کمک کنید. در کارهاى دسته جمعى، کارهاى دسته جمعى. حجه الاسلام والمسلمین محسن قرائتى برنامه درسهایى از قرآن ، 03/ 06/ 89
آمر به معروف و ناهى از منکر باید خودش به آنچه دارد امر و نهى مىکند، هم عالم باشد و هم عامل. «رفیق لمن یأمر و رفیق لمن ینهى»؛ با رفق و مدارا امر و نهى کند. امر و نهى، یعنى دستور دادن- بکننکن- غیر از تمنا کردن است؛ اما همین را با رفق، مدارا و محبّت- نه با خشونت- انجام دهد. به نظرم اینطورى باید عمل شود.
کلمات امر به معروف از جایگاه مهم و حساسی برخوردارند زیرا این کلمات پرندگانی هستند که پیام خداوند را بر بال خود مینشانند و بر بام وجود گنهکار می نشینند بنابراین شایسته است بهترین عالی ترین و شایسته ترین کلمات را برای انجام این ماموریت الهی انتخاب کنیم تا تنها تناسب پیام و صاحب پیام که خداوند متعال است حفظ گردد وقتی امر به معروف آگاه باشد که از سوی چه کسی ماموریت دارد و ماموریت او از کدامین ماموریت های عالم وجود است برای پیام خداوند و انجام ماموریت الهی و پیامبر گونه خود پاکیزه ترین ، نورانی ترین و دل نشین ترین کلمات و ادبیات خود را به عرصه این ماموریت مقدس می آورد تا این پیام آسمانی به زیباترین شکل خود تجلی کند و پذیرش مخاطب را در رتبه بالاتری قرار دهد.
با توجه به اهمیتی که برای الفاظ امر و نهی دینی بیان گردید به ویژگیهای آنها می پردازیم تا با رعایت آنها درصد موفقیت امر نهیکنندگان دینی بالاتر رود .
1. شیوایی
جمله شیوا جمله ای رسا ؛ فصیح و روان است و چون تذکر به دیگران با صفت شیوایی همراه باشد نزد مخاطب دلنشین تر و تاثیر گذار تر است .
امر به معروف باید به راحتی فهمیده شود و از هرگونه پیچیدگی، نامفهومی و کلمات نامانوس و جمله بندی های ناقص و ثقیل به دور باشد به گونه ای که گنهکار با سهولت و سرعت محتوای آن را درک کند به ویژه اینکه فرصت امر و نهی بیش از چند لحظه نباشد نظیر اینکه در طول چند لحظه ای که از کنار یک راننده ی بی نظم می گذریم بگوییم: با رانندگی خود آرامش مردم را به هم نزن.
2. صراحت
جمله صریح، جمله ای است که از وضوح و روشنی لازم برخوردار باشد امر به معروف باید صریح بیان شود به گونه ای که گنهکار به راحتی منظور تذکر دهنده را بفهمد و دچار برداشت غلط نگردد.
در پرده بیان کردن امر و نهی دینی فهم آن را دشوار کرده و گاهی سخن را چند پهلو می کند به گونه ای که برداشت های مختلفی از آن می شود، نتیجه چنین سخنی آن می شود که وظیفه انجام نگرفته و ارشادی صورت نپذیرفته باشد البته صراحت در محتوا غیر از صراحت در بیان است و در مجموع باید به گونه ای تذکر دهیم که مخاطب سخن و هدف ما را به خوبی بفهمد.
دوست داشتیم عرفه در عرفات باشیم اما قسمت نشد کاروان حج رفت و ما جا ماندیم. گفتیم انشاء الله امام حسین (علیه السلام) میطلبندو میرویم کربلا اما آن قدر پاک نبودیم که قدمهایمان به زمین مطهر کربلا برسد.چند روز مانده بود به عرفه و ما میان زمین و آسمان حیران. نمیدانستیم چه کنیم؟ کجا برویم؟