بارها به کج راهه رفتم و باز توبه کردم و آن را شکستم .
پایم بسیار از راه راست پیچیده و به گناه آلوده شدم .
باز هم توبه و باز هم لغزش .
طومار عموم پر شده است از این رفت و برگشت ها . خدایا !
مرااز هدایت شایسته ای بهره مند ساز که تا ابد از آن منحرف نشوم .
آمین
دست خدا درد نکند ، یعنی واقعا نسبت به ما آدمها لطف دارد .الکی نیست
که می گوید : ((ابر وباد و مه خورشید وفلک در کارند )) تا من وشما
حالش را ببریم . البته انصاف این است که به درستی از این همه
نعمت استفاده کنیم تا در عمل نیز شاکر خداوند منان باشیم .
نظر شما چیه ؟
دلم چشمه ای رود جاری ندارد
کسی مثل من زخم کاری ندارد
نه ابری ، نه دشتی ، سراپا کویرم
کویری که عادت به خاری ندارد
بخوان نام غم را به آهنگ بودن
بزن زخمه بر دل که تاری ندارد
تو هم صحبتی بی نشانی غریبه
عجب با دلم مهربانی غریبه
سواری ز افسانه هایم گذر کرد
و دیدم تو همراه آنی غریبه
صدا می زنم لحظه ها را به نرمی
به جادوی شعری نهانی غریبه
کجا می شود رنگ آبی به دل زد
که همسایه با من بمانی غریبه
سراسیمه با عشق تو می گریزم
به سوی دیار جوانی غریبه