آمر به معروف و ناهى از منکر باید خودش به آنچه دارد امر و نهى مىکند، هم عالم باشد و هم عامل. «رفیق لمن یأمر و رفیق لمن ینهى»؛ با رفق و مدارا امر و نهى کند. امر و نهى، یعنى دستور دادن- بکننکن- غیر از تمنا کردن است؛ اما همین را با رفق، مدارا و محبّت- نه با خشونت- انجام دهد. به نظرم اینطورى باید عمل شود.
کلمات امر به معروف از جایگاه مهم و حساسی برخوردارند زیرا این کلمات پرندگانی هستند که پیام خداوند را بر بال خود مینشانند و بر بام وجود گنهکار می نشینند بنابراین شایسته است بهترین عالی ترین و شایسته ترین کلمات را برای انجام این ماموریت الهی انتخاب کنیم تا تنها تناسب پیام و صاحب پیام که خداوند متعال است حفظ گردد وقتی امر به معروف آگاه باشد که از سوی چه کسی ماموریت دارد و ماموریت او از کدامین ماموریت های عالم وجود است برای پیام خداوند و انجام ماموریت الهی و پیامبر گونه خود پاکیزه ترین ، نورانی ترین و دل نشین ترین کلمات و ادبیات خود را به عرصه این ماموریت مقدس می آورد تا این پیام آسمانی به زیباترین شکل خود تجلی کند و پذیرش مخاطب را در رتبه بالاتری قرار دهد.
با توجه به اهمیتی که برای الفاظ امر و نهی دینی بیان گردید به ویژگیهای آنها می پردازیم تا با رعایت آنها درصد موفقیت امر نهیکنندگان دینی بالاتر رود .
1. شیوایی
جمله شیوا جمله ای رسا ؛ فصیح و روان است و چون تذکر به دیگران با صفت شیوایی همراه باشد نزد مخاطب دلنشین تر و تاثیر گذار تر است .
امر به معروف باید به راحتی فهمیده شود و از هرگونه پیچیدگی، نامفهومی و کلمات نامانوس و جمله بندی های ناقص و ثقیل به دور باشد به گونه ای که گنهکار با سهولت و سرعت محتوای آن را درک کند به ویژه اینکه فرصت امر و نهی بیش از چند لحظه نباشد نظیر اینکه در طول چند لحظه ای که از کنار یک راننده ی بی نظم می گذریم بگوییم: با رانندگی خود آرامش مردم را به هم نزن.
2. صراحت
جمله صریح، جمله ای است که از وضوح و روشنی لازم برخوردار باشد امر به معروف باید صریح بیان شود به گونه ای که گنهکار به راحتی منظور تذکر دهنده را بفهمد و دچار برداشت غلط نگردد.
در پرده بیان کردن امر و نهی دینی فهم آن را دشوار کرده و گاهی سخن را چند پهلو می کند به گونه ای که برداشت های مختلفی از آن می شود، نتیجه چنین سخنی آن می شود که وظیفه انجام نگرفته و ارشادی صورت نپذیرفته باشد البته صراحت در محتوا غیر از صراحت در بیان است و در مجموع باید به گونه ای تذکر دهیم که مخاطب سخن و هدف ما را به خوبی بفهمد.
دوست داشتیم عرفه در عرفات باشیم اما قسمت نشد کاروان حج رفت و ما جا ماندیم. گفتیم انشاء الله امام حسین (علیه السلام) میطلبندو میرویم کربلا اما آن قدر پاک نبودیم که قدمهایمان به زمین مطهر کربلا برسد.چند روز مانده بود به عرفه و ما میان زمین و آسمان حیران. نمیدانستیم چه کنیم؟ کجا برویم؟
شخصىبهمنگفت: آقاىقرائتى! درتلویزیونمثالىزدىآه مراحسابىتکانداد! مَثَلاینبود
گفتى: اگریکنواردهتومانىداشتهباشىحاضرنیستىصداىگربهروىآنضبطآنى،ولى
حاضرىروىنوارمغزتهرچرتوپرتىراضبطآنى! چراشنیدندروغوتهمتوغیبتو ... برایت
بىاهمیّتاست؟
وتو گفتی ؛ تودربرابر مصیبت صبرکن، خودم جبرانش می کنم ، طوری
که روزقیامت از این که برایت ترازویی بگذارم یا دفتر اعمالت
را ورق بزنم ، شرم خواهم داشت .